معرفی ولایت غور

معرفی ولایت غور
IMG_5042

ولایت غور در مرکز افغانستان، از طرف شمال با ولایت ‌های فاریاب و سرپل، از طرف شمال شرق با ولایت بامیان، از طرف شرق با ولایت دایکندی، از طرف جنوب با ولایت ‌های هلمند و فراه، از طرف غرب با ولایت هرات و از طرف شمال غرب با ولایت بادغیس مرز مشترک دارد.

غور که در چارچوب اداری ولایت هرات قرار داشت، در سال ۱۳۴۲ به عنوان ولایت جداگانه تشکیل و شهر چَغچَران به عنوان مرکز آن تعیین شد. در سال ۱۳۹۳ به درخواست فرهنگیان و جوانان غور و با همکاری ریاست اطلاعات و فرهنگ، مرکز این ولایت از چغچران به فیروز‌ کوه تغییر یافت.

از نظر آب و هوا نیز می‌توان گفت که بیشتر مناطق ولایت غور را کوهستان‌ ها تشکیل می‌دهد و در بسیاری از مناطق، آب و هوای سرد حاکم است. به طوری که دربعضی از مناطق ولایت غور با شروع فصل پاییز و زمستان و بارش سنگین برف راه‌های مواصلاتی برای چندین ماه بسته می‌شوند.
IMG_5041

اما مناطق با آب وهوای معتدل و گرم نیز در بعضی از نقاط این ولایت وجود دارد. وجود سه رودخانه هریرود، فراه رود و مرغاب در ولایت غور بر زیبایی این ولایتافزوده است.
شهر فیروزکوه، مرکز ولایت غور در کنار رود هریرود واقع شده است که با شهر هرات حدود ۳۸۰ کیلومتر فاصله دارد. از جمله دلایل اهمیت این شهر می‌توان به اینمورد اشاره کرد که این شهر حدود صد سال به عنوان مرکز فرمانروایی سلسله غوریان بوده است.

اکثریت ساکنان ولایت غور به زبان درى صحبت مى کنند و در کنار آن مردم «لعل و سرجنگل» که با ولایت بامیان همسایه است به زبان هزارگى صحبت می‌کنند.

پیش از بررسی آخرین تحولات امنیتی ولایت غور، با موقعیت جغرافیایی و آثار تاریخی این منطقه آشنا می‌شویم.

از غوریان تا منار جام

پیش از قرن ١٢ میلادی، این منطقه محل زندگی بوداییان، زرتشتیان و تعداد کمی از یهودیان بود. بقایای قدیمی‌ ترین شهرک‌ های کشف شده توسط باستان شناسانبین سال ٢۰۰٧ و ٢۰۰٨ در غور شواهد زندگی و تمدن را در ٥۰۰۰ سال قبل از میلاد نشان می‌دهد.

ویرانه‌ های چند قلعه و سایر استحکامات دفاعی نیز در حومه فیروز کوه کشف شد. صومعه ‌های بودایی که در کنار رودخانه هریرود به صورت دستی تراشیده شده است، نشان دهنده آنست که در قرن‌ های اول و در دوران بودیسم ساخته شده اند. این غار‌های مصنوعی شهادت زندگی روزمره راهبان بودایی را در منطقه غورنشان می‌دهد.
IMG_5038

غور در قرن ١٢ و ١٣ پایتخت سلسله غوریان بود؛ «منار جام» از بقایای آن زمان است. منار جام در مناطق کوهستانی ولایت غور در ۶۲ کیلومتری شمال‌شرق[ولسوالی] (شهرستان) «شهرک» در روستای موسوم به «جام»، محلی که رودخانه جام از جنوب به طرف شمال به رودخانه خروشان «هریرود» جریان دارد و درزاویه تلاقی این دو رودخانه قرار دارد.

این منار در سده دوازدهم میلادی ساخته شده و ۶۵ متر ارتفاع دارد. این بنا بعد از قطب منار در دهلی نو هندوستان، بلندترین مناره خشتی جهان است.

منار جام در ۲۷ ژوئن ۲۰۰۲ از سوی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) در فهرست میراث فرهنگی جهان قرار گرفت. یونسکو اعلامکرده است، به دلیل جریان آب در رودخانه‌ای که در نزدیکی منار جام قرار دارد، این منار بزرگ، در حال فرسایش است.

منار جام دارای هشت ضلع است؛ اضلاع آن در مجموع، صفحه‌ای را تشکیل می‌دهند که نوشته‌ هایی را در خود جای داده است.

از دیگر مناطق باستانی این ولایت میتوان به منطقه کشک کهنه در ولسوالی دولت‌ یار که دوره بودایی‌ ها را انعکاس می‌دهد و همچنین قلعه ضحاک که در حومه‌ ی شهر چغچران (فیروزکوه) که قدمت آن به هفت هزار سال قبل برمی‌گردد، اشاره کرد.

از فیروزکوه تا مرغاب؛ ولسوالی‌ های غور

فیروز کوه: ولسوالی فیروز کوه با ١١٬٧۶۴ کیلومتر مربع، پهناورترین ولسوالی ولایت غور است. جمعیت فیروزکوه در سال ٢۰٢۰ میلادی، ۱۶۶٬۲۳۶ نفر اعلام شدهاست.

در فیروزکوه اقوام مختلف زندگی می‌کنند که عمدتاً هزاره ‌ها و ایماق‌ ها اکثریت ساکنان آن را تشکیل می‌دهند. دیگر اقوام مانند تاجیک و اقلیت‌ های از پشتون و ترکمن نیز در آن حضور دارند.

پسابند: ولسوالی پسابند، سرحد مشترک با ولایت‌ های هلمند و دایکندی دارد و از ۲۳۶ قریه تشکیل شده است.

تولک: این ولسوالی با ولایت هرات سرحد مشترک دارد و دارای ۲۱۲ قریه است. زبان مردم ولسوالی تولک، دری است و در این ولسوالی مردم تاجیک، پشتون، هزاره وبلوچ نیز زندگی می‌کنند.

مرغاب: ولسوالی مرغاب در فاصله ۱۳۰ کیلومتری شمال مرکز ولایت غور موقعیت دارد؛ این منطقه به درخواست مردم، در سال ۱۳۹۸ توسط اشرف غنی رئیسجمهوری افغانستان با مرکزیت «شورابه» به عنوان یک ولسوالی جدید تأسیس شد.

مقتدرترین حزب در مرغاب، حزب جمعیت اسلامی افغانستان است.

تیوره: این ولسوالی زمانی مرکز ولایت غور بود که بنام غور هم یاد می‌شد. مرکز این ولسوالی به نام قلعه غور یاد می‌شود، که سرحد مشترک با ولسوالی پرچمن ولایتفراه دارد.

دولت یار: ولسوالی دولت یار از موقعیت استراتژیک برخوردار است و شاهراه مرکزی شرق و غرب افغانستان از آن عبور می‌کند.

دولینه: این ولسوالی یکی از مناطق سردسیر غور به شمار می‌رود که دارای ۱۳۰ قریه است.

چارسده: ولسوالی چارسده در شمال فیروزکوه و سرحد مشترک با ولایت فاریاب دارد که دریای مرغاب هم از میان همین ولسوالی می‌گذرد. چارسده، بزرگ‌ترینولسوالی تاجیک نشین در غور است.

ساغر: ولسوالی ساغر، از جمله ولسوالی‌های سرسبز به شمار می‌رود و دارای ۱۱۵ قریه است.

شهرک: ولسوالی شهرک همانند فیروزکوه سردسیر است که در فاصله ۲۳۲۵ متر از سطح دریا قرار دارد.

لعل و سرجنگل: این ولسوالی سرحد مشترک با ولایت‌های بامیان، دایکندی و سرپل دارد. لعل و سرجنگل از دورافتاده‌ترین ولسوالی‌های غور به شمار می‌رود. ولسوالیلعل و سرجنگل متشکل از چند ده بزرگ (کرمان، گرماب، سنگ زرد، جوقل، سیاه سنگ جلسو، تلخک) است

مروری بر آخرین تحولات ولایت غور

منابع خبری پنجشنبه گذشته از کشته شدن چهار نظامی افغان بر اثر حمله طالبان در شهر «فیروزکوه» مرکز استان غور خبر دادند، اما مسئولان امنیتیافغانستان در این باره اظهارنظر نکردند.

پیش از این وزارت دفاع افغانستان اعلام کرده بود: ۱۴۳ عضو طالبان در عملیات نیرو‌های ارتش افغانستان در استان‌های افغانستان از جمله غور کشته و ۱۲۱ نفراز آن‌ها نیز زخمی شدند.

«عبدالظاهر فیض‌زاده» والی غور نیز اواخر ماه پیش (خرداد) اعلام کرده بود: اعضای گروه طالبان آب را بر ساکنان ولسوالی دولت‌یار ولایت غور بستند که هدف اینکار طالبان، تهدید مردم است. بنا بر اعلام والی غور، طالبان با مسدود کردن سربندها، آنها را مین‌گذاری کرده‌ است.

در همین حال، صد‌ها تن از زنان غور با حمل سلاح به گونه خود جوش حمایت همه جانبه خود را از نیرو‌های امنیتی اعلام کردند. این بانوان اعلام کردند، در کنارفرزندان شان برای مقابله با طالبان ایستادگی می‌کنند و اجازه نمی‌دهند گروه طالبان به آنان ظلم و تاریخ گذشته را دوباره تکرار کنند.

ولایت غور تقریباً در مرکز جغرافیایی افغانستان و در میان استان‌های بامیان، اروزگان، جوزجان، فاریاب، بادغیس، هرات، فراه و هلمند قرار دارد. مرکز این ولایتشهر چغچران است. مساحت آن به ۳۸/۸ هزار متر و جمعیت آن به ۳۰۰ هزار نفر بالغ می‌گردد. غور که در چار چوب اداری هرات قرار داشت، در سال 1342 بهعنوان ولایت جداگانه تشکیل و شهر چغچران به عنوان مرکز آن تعیین گردید. تقسیمات اداری این ولایت به شرح زیر است: چغچران مرکز غور ولسوالی تولک ولسوالیشهرک علاقه داری ساغر ولسوالی تیوره ولسوالی پسابند ولسوالی لعل و سرجنگل ولسوالی دولتیار ولسوالی چهارصده ولسوالی دولینه ولسوالی ساغر از چغچران دودریای بزرگ میگذرد که یکی بنام دریای هریرود و دیگری بنام دریای مرغاب یاد میشود. دریای هریرود از علاقه سرجنگل و دریای مرغاب از حصه هزاره جات سرچشمه میگیرد. دریا های دیگری که از این ولایت میگذرد دریای فراه

ساخررود ، سربنگ رود و خم شور میبا شد. سلسله کوه ها ی سفید و سیاه و کوتل تلخ آب هم در این ولایت موقیعت دارد .

در سال ۱۳۵۷ تعداد مدارس در این ولایت به ۱۴۱ باب می‌رسید که در شش باب آن دختران آموزش می‌‌دیدند. تعداد آموزگاران و کارمندان آموزش و پروش در غوربه ۶۸۹ نفر می‌‌رسید (شمار تمام آموزگاران و مأمورین دولتی در ولایت غور از ۱۰۷۰ نفر در نمی‌گذشت) و مدارس، حدود ۲۰۰ نفر آموزگار کمبود داشتند. شمارشاگردان همه مدارس در غور به حدود ۱۶ هزار نفر می‌‌رسید و درصد باسوادان این منطقه به رقم پنج بالغ می‌گردید.

در غور معادن سرب، سیماب، نمک و همچنین آهن، زاک، زمج و طلا وجود دارد. عمده‌ترین مشغولیت مردم را کشاورزی و دامداری تشکیل می‌دهد. تعداد گوسفندانحدود سه میلیون رأس برآورد می‌شود و فرآورده گندم بیشتر از ۶۰ درصد نیازهای مردم را رفع نمی‌نماید.

زبان مردم ولایت غور فارسی با گویش محلی است. در زمینه گویش فارسی غور تاکنون هیچ پژوهشی انجام نشده‌است. می‌توان میان ویژگی‌های گفتاریتحصیل‌کرده‌گان که زبان کتاب و مدرسه در آن‌ها نفوذ نموده و مردم عادی و محروم از سواد، تا جایی فرق قائل شد، لیکن به طور کلی، لهجه غور فرق‌های فاحشی بازبان معیار کشور و گویش کابل دارد. نام غور، تلفظ دیگری از واژه فارسی «گَر» به معنی کوهستان است.

یکی از قدیمی ترین آسار تاریخی کشور که درین اوآخر تحت پوشش یونیسف قرار گرفته همان مینار جام است که قدومت آن به چندین صد سال میرسد.
IMG_5040

چَغچَران از شهرهای افغانستان مرکز ولایت غور است. و با [کابل و هرات همسایه است. این شهر در کنارهٔ جنوبی هریرود واقع شده و با شهر هرات کیلومترفاصله دارد. در شمال خاوری شهر فرودگاهی نیز قرار دارد. ۹۶ درصد از مردم این شهر تاجیک هستند.
شهر چغچران در قدیم بازار اصلی فروش دام در افغانستان بود.
آغاز بناهای شهری در سال ۱۹۶۳ شروع شد. اوج معاملات تجاری زمانی بود که عشایر پشتون برای کوچ تابستانی، به این نواحی روی می آوردند. اغلب درزمستان، رابطه این شهر به دیگر مناطق قطع می شود.