نگاهی به وضعیت زندهگی مردم در افغانستان
وضعیت وخیم امنیتی، جنگ جاری و حوادث طبیعی در کشور باعث شده که زندهگی مردم افغانستان را با انواع مشکلات همراه سازد. فقر و بیکاری نیز از جمله پیامد های بی ثباتی های سیاسی و امنیتی چهار دهۀ اخیر در افغانستان میباشد که در حال حاضر نظر به هر وقت دیگر میزان آن بالا رفته است.
بر بنیاد جدیدترین گزارش ادارۀ افغانستان ۵۱.۷ درصد مردم افغانستان در فقر همهجانبه به سر میبرند. این اداره هفتۀ گذشته (۱۱ حمل ۱۳۹۸هـش) نتایج گزارشی را که به همکاری بانک جهانی، پوهنتون آکسفورد و صندوق حمایت از اطفال سازمان ملل متحد، در رابطه به وضعیت زندهگی مردم افغانستان تهیه نموده بود، به نشر رساند.
در این گزارش گفته شده که میزان فقر در شهرهای افغانستان ۱۸ درصد و در روستاها ۶۱ درصد میباشد. همچنان میزان فقر میان کوچی ها ۸۹ درصد گفته شده است. در کل میزان فقر چند بُعدی در ولایت کابل ۱۵ درصد ـ که پایینترین رقم است ـ اما بلندترین رقم آن در ولایت بادغیس است که به ۸۵ درصد میرسد.
وضعیت زندهگی مردم، میزان فقر و بیکاری و عوامل عمدۀ بلند رفتن میزان فقر و بی کاری در چند سال اخیر در افغانستان، از جمله مواردی اند که در این جا موردبحث گرفته شدهاند.
زندهگی در افغانستان
افغانستان کشوری است محاط به خشکه و دارای اقتصاد ضعیف که بیشتر مردم آن مصروف زراعت اند و از محصولات زراعتی خویش نیازمندی های روزمرۀ زندهگی را تکافو میکنند؛ اما جنگ، نا امنی و حوادث طبیعی سکتور زراعت را نیز تحت سایۀ خود در آورده است.
بعد از تجاوز اتحاد شوروی بر افغانستان و ادامۀ حدود چهار دهه جنگ در کشور، در کنار اینکه میلیون ها افغان در این مدت کشته و زخمی شدند، میلیون ها افغان دیگر مجبور به ترک کشور خود شدند، سرمایه های خویش را از دست دادند، زمین های زراعتی که مردم در آن مصروف کار بودند به صحراها تبدیل شد و در کل، این وضعیت میزان فقر و بیکاری را در بین مردم افغانستان به شدت بیشتر ساخت.
در سال ۲۰۰۱م پس از تجاوز امریکا بر افغانستان و سقوط رژیم طالبان، نظام جدیدی در افغانستان تشکیل داده شد، با آنکه پس از تشکیل نظام جدید، میلیارد ها دالر به افغانستان سرازیر شد و در برخی سکتورها پیشرفت هایی چشمگیری نیز صورت گرفت؛ اما در کل در طول ۱۸ سال گذشته کاری هایی در رابطه به بهبود وضعیت افغانستان صورت نگرفت که بتواند در رشد اقتصادی و اشتغال زایی دایمی برای مردم این کشور کمک کند.
از سوی هم، نظر به ارقام بانک جهانی در طول ۱۸ سال گذشته، میزان و فقر و بیکاری در افغانستان نظر به میزان فقر و بی کاری در جهان نه تنها که کاهش نیافته است، بلکه نظر به وضعیت زندهگی مردم، این پدیده رو به افزایش نیز بوده است.
فقر چندبُعدی
آخرین گزارشی که ادارۀ مرکزی احصائیه در رابطه به فقر چند بُعدی در افغانستان نشر کرده است، نخستین گرازش شاخص فقر چند بُعدی میباشد که در ۱۸گذشته نشر شده است. گزارش های که پیش از این در رابطه به فقر در افغانستان نشر شده، میزان فقر در آن با توجه به میزان درآمد مالی افراد جامعه بررسی میشد؛ اما این گزارش فقر را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده است و بر بنیاد یافته های این گزارش عوامل متعددی در افزایش فقر در افغانستان دخالت دارد.
در گزارش نشر شدۀ ادارۀ مرکزی احصائیه، زندهگی افغان ها در پنج بُعد (صحت، آموزش، معیارهای زندهگی، اشتغال و تأثیر امنیت بر زندهگی) و ۱۸ شاخص(مصونیت غذایی، ولادت به کمک افراد ماهر صحی، حضور در مکتب، تعلیم دختران، تعلیم پسران، دسترسی به آب، دسترسی به سیستم فاضلاب شهری، دسترسی به برق، دسترسی به مواد سوخت برای پخت و پز، مسکن، مالکیت دارایی و زراعت، وابستگی، بی کاری، کم کاری، شامل نشدن جوانان در کار، تحصیل و آموزش، تولید،عاید و امنیت) مورد بررسی قرار گرفته شده است.
بر بنیاد یافته های گزارش اخیر ادارۀ مرکزی احصائیه، بیش از نیمی از نفوس افغانستان با در نظر داشت شاخص های مذکور از نگاه فقر چند بُعدی، فقیر اند. همچنان یافته های این گزارش نشان میدهد که ۲۴ درصد نیروی کار افغانستان نیز بیکار اند. ۴۱.۳ درصد مردم از مواد سوخت جامدی استفاده میکنند که خطر مبتلا شدن به امراض تنفسی را در قبال دارد. همچنان در ۳۲.۲ درصد خانواده ها تنها یک فرد آن کار میکند و شش نفر به او وابسته میباشند.
در یافته های این گزارش همچنان گفته شده که در ۳۹.۱ درصد از خانواده ها یک کودکی که سن رفتن به مکتب را پوره کرده است، به مکتب نمیرود. ۴۷.۹ درصد خانواده ها هیچ زنی بزرگتر از سن ده سال، باسواد ندارند. از سوی هم، بربنیاد یافته های این گزارش ۲۴.۸ درصد مردم افغانستان، تکان های امنیتی را تجربه کردهاند که دوباره بهبود نیافته اند.
عوامل وضعیت ناگوار زندهگی افغانها
جنگ: ناامنی ها و ادامۀ جنگ در افغانستان یکی از عوامل مهمی به شمار میرود که زندهگی مردم این کشور را تحت سایه خود درآورده است و به دلیل آن افغانستانا بحران فقر و بیکاری مواجه است. در حال حاضر نزدیک به نیمی از خاک افغانستان تحت کنترول مخالفین مسلح دولت است، جغرافیای جنگ گسترش یافته،حملات هوایی و تلفات ملکی بگونۀ بیپیشینه افزایش یافته است؛ چنانچه تنها در سال ۲۰۱۸ م حدود ۱۰۹۹۳ فرد ملکی در جنگ افغانستان کشته و زخمی شدهبودند. همچنان به دلیل جنگ و ناامنی دهها هزار خانواده از سرزمینهای اصلی شان بیجا شدهاند، سرمایهها و کاروبارهای خویش را از دست دادهاند و اکنون درحالت بیجاشدهگی در شرایطی ناگواری زندهگی خویش را به پیش میبرند.
از سوی هم در وضعیت کنونی وخیم امنیتی و جنگ، علاوه از این که وضعیت مذکور باعث فرار سرمایه و سرمایهگذاران از افغانستان شده، راه مصرف بودجۀ دستداشتۀ وزارتخانههای دولت افغانستان را نیز مسدود ساخته است. به این ترتیب، عدم سرمایهگذاری در بخشهای زیربنایی که قدرت جذب نیروی کار را دارند،افغانستان را با بحران بیکاری و فقر مواجه کرده است.
حوادث طبیعی: علاوه از جنگ حوادث طبیعی از قبیل خشکسالی، سیلابها و یا هم برفکوچها نیز باعث خسارات مالی و جانی به هزاران تن در افغانستان شده ویکی از عوامل افزایش میزان فقر و بیکاری در این کشور به شمار میرود.
در سال ۲۰۱۸م به دلیل خشکسالی در ۲۰ ولایت افغانستان نزدیک به دو میلیون فرد با نبود مواد خوراکی مواجه بودند و نیز به همین دلیل نزدیک به ۳۵۰ هزار افغاناز سرزمینهای شان آواره شده بودند. با آنکه در زمستان امسال افزایش بارندهگیها در سراسر کشور نویدی از رفع خشکسالی را باخود داشت؛ ولی به دلیل ریزشبرف و سرازیر شدن سیلابها، مردم متحمل خسارات مالی و جانی زیادی نیز شدند.
بر بنیاد آمار بخش هماهنگی کمکهای بشردوستانه سازمان ملل (OCHA) در اوایل ماه اپریل ۲۰۱۹م به اثر جاری شدن سیلابها در شمال افغانستان حدود ۸۰نفر کشته و نزدیک به ۴۲هزار نفر آواره شدند. همچنان در اوایل ماه مارچ سال جاری میلادی مردم ولایتهای جنوب کشور به دلیل جاری شدن سیلابها خساراتمالی و جانی را متحمل شدند و بر بنیاد آمار وزارت دولت در امور رسیدهگی به حوادث طبیعی در آن ۵۰ تن کشته و ۱۴۰ تن دیگر زخمی شدند. در این سیلابها۹۲۶ خانه بگونۀ کامل از بین رفت و حدود دو هزار خانۀ دیگر قسما تخریب شده بود.
بیثباتی سیاسی: بیثباتی سیاسی و ادامۀ اختلافات داخلی در میان سیاستمداران و دولتمردان افغانستان، باعث شده که به مشکلات مردم رسیدهگی درستصورت نگیرد و برای مبارزه با فقر و بیکاری برمانههای عملی روی دست گرفته نشود. این وضعیت زمینه گسترش فساد اداری و ضعف مدیریتی در نهادهای مختلفحکومت را مساعد ساخته است. همچنان باعث شده که دولت افغانستان نتواند استفادۀ درست از امکانات دست داشته خود نماید.